حسين علايي : از بين تمام شهرها، روستاها و سرزمين‌هايي كه در دوران جنگ تحميلي به اشغال ارتش عراق درآمد، مهم‌ترين آنها، شهر بندري و با صفاي خرمشهر در جنوب استان خوزستان بود. در طول تاريخ هرگاه بين ايران و عثماني يا بين ايران و انگليس يا بين ايران و حكومت بين‌النهرين اختلافي رخ داده است، خرمشهر جزو نخستين مناطق مورد تهاجم خصم بوده است. در آخرين جنگ عراق با ايران هم، براي چهارمين بار به خرمشهرحمله شدو سرانجام اين شهر پر حادثه در روز چهارم آبان ماه 1359 به اشغال دشمن درآمد.

يكي از محورهاي عمده و اصلي تهاجم ارتش عراق به خاك ايران در 31 شهريور 1359، حمله واحدهاي زرهي و مكانيزه قواي بعثي از مسير جاده بصره - خرمشهر و از طريق مرز شلمچه واقع در 10 كيلومتري ديوارهاي خرمشهر بود. تصرف خرمشهر و آبادان جزو اصلي‌ترين اهداف عراق در جنگ بود زيرا اين دو شهر زيبا به صورت طولي در ساحل اروند رود بنا شده و گسترش يافته بودند و اشغال و تسلط برآنها مي‌توانست رودخانه عظيم اروند را از دست ايران خارج كند و به كنترل عراق درآورد.

به همين دليل، ارتش عراق تصرف سريع اين دو بندر مهم ايران را در طرح عملياتي و در دستور كار خود قرار داده بود. از آنجا كه ايران انتظار يك جنگ تمام عيار و يك تهاجم گسترده از سوي ارتش عراق را نداشت، بنابراين هيچ يگان رزمي قابل توجهي در مرز شلمچه و نيز درخرمشهر مستقر نكرده بود و هيچ‌گونه موانع و استحكاماتي را هم در مرز با عراق ايجاد نكرده بود و حتي مسير عبور لشكر 3 زرهي ارتش عراق را مين‌گذاري هم نكرده بود.

ارتش عراق هم انتظار مقاومت جدي از سوي مردم خرمشهر را نداشت و تصور مي‌كرد با بروز حوادث ايجاد شده به اسم خلق عرب در ماه‌هاي قبل از جنگ، حداقل مردم عرب زبان خرمشهر در مقابل اين تهاجم نظامي، بي‌تفاوت خواهند بود. ولي اين‌گونه نشد و اشغال خرمشهر با مقاومت دليرانه مردم و جوانان رزمنده ايراني و حماسه‌آفريني‌هاي مدافعين شهر، براي ارتش آماده عراق، 34 روز بطول انجاميد. در نخستين ساعات تهاجم بعثي‌هاي كافر، ستادهاي مقاومت مردمي در مساجد و حسينيه‌ها و مدارس و پايگاه‌هاي نظامي شكل گرفت و كربلايي از شجاعت و نترسي برپا شد و ارتش عراق را پشت دروازه‌هاي خرمشهر گيج و مبهوت كرد.

در چنين شرايطي تنها نيروهاي سپاه خرمشهر كه سلاح سنگين در اختيار نداشتند و نيروهاي تفنگدار نيروي دريايي ارتش و رزمندگاني از ژاندارمري و مردم داوطلب از اين شهر پر خاطره دفاع مي‌كردند. همه مسوولان كشور به فكر نجات خرمشهر بودند و در هفته اول جنگ، تعدادي از دانشجويان دانشكده افسري نيروي زميني ارتش هم به اين شهر اعزام شدند و خوب جنگيدند.


در مجموع تمام قوايي كه در خرمشهر به دفاع مشغول بودند به اندازه يك تيپ رزمي هم نمي‌شد و زماني كه ارتش عراق توانست به خيابانهاي آن راه پيدا كند كمتر از 1000 رزمنده در خرمشهر وجود داشت. در اين 34 روز، حماسه‌هاي فراواني در كوچه‌پس‌كوچه‌ها و خيابان‌هاي خرمشهر آفريده شد كه در تاريخ مقاومت ملت ايران به‌خوبي ثبت شده است. مسجد جامع به سنگر مقاومت و پناهگاه رزمندگان و علامت پايداري شهر در برابر اشغالگري و تجاوز و نشانه زنده بودن خرمشهر تبديل شد. مرد و زن، كوچك و بزرگ به دفاع پرداختند و با افزايش تلفات غيرنظاميان، خانواده‌هاي زيادي شهر را رها كردند و صدها هزار نفر از مردم شهر و روستاهاي اطراف، آواره شدند.

جوانان و حتي نوجواناني همچون بهنام محمدي از خوزستان و حسين فهميده از شهر قم هم به مقابله با قواي دشمن پرداختند و با جثه‌هاي ضعيف خود و با نارنجك به مصاف زره‌پوش‌ها و تانك‌هاي دشمن رفتند. اين فداكاري‌ها آن‌چنان در مردم ايران هيجان آفريد كه امام خميني چنين حماسه‌آفرين‌هايي را رهبر خود ناميدند. زنان دلاور خرمشهري و غير خرمشهري هم بيكار ننشستند و همكاري خود را با رزمندگان مدافع شهر در شرايط سخت محاصره آغاز كردند. حكايت بخش زيادي از اين سلحشوري‌ها و مصيبت‌ها و افتخارات را مي‌توان در كتاب پرجاذبه   «دا» خواند و ملاحظه كرد و گريست.

با اين‌كه مردم در خانه و كاشانه خود زندگي مي‌‌کردند ولي ارتش عراق اين شهر را زير آتش 90 قبضه انواع خمپاره و توپخانه قرار داد و تعداد زيادي از مردم خرمشهر و روستاهاي اطراف را قبل از فرار به قتل رساند و مجروح كرد؛ به‌طوري كه در سه روز آغاز جنگ حدود 480 نفر از مردم به شهادت رسيدند و تعداد بيش‌تري هم زخمي شدند. جنايات ارتش متجاوز عراق آن‌قدر افزايش يافت كه با اشغال خرمشهر، اسم اين شهرِ خرم، باسخن مردم به خونين‌شهر تبديل شد. خانه‌هاي زيادي خراب شد و اموال مردم به غارت رفت؛ نخلستان‌ها نابود شد و تاسيسات گمرك و بندر و اموال موجود در آن‌ها به دست ارتش عراق افتاد. از روزي كه خرمشهر اشغال شد، آرزوي مردم ايران آزادي اين شهر مصيبت ديده و پر ماجرا بود، زيرا حضور ارتش عراق در آن شهر به معناي تداوم جنگ و به مفهوم پيروزي آشكار عراق در جنگ با ايران بود. اما فتح خرمشهر كار آسان و ساده‌يي نبود.

ارتش عراق تمام تدابير لازم را براي حفظ آن انديشيده بود. اطراف و پيرامون خرمشهر را به دژی به‌ظاهر نفوذ‌ناپذير تبديل كرده بود. ايجاد استحكامات فراوان، احداث خاكريزهاي دفاعي، كاشت ميدان‌هاي مين، تدابير ضدعمليات از طريق هوا و به‌كارگيري انبوه نيروهاي رزمي آموزش‌ديده، چاره ارتش عراق براي از دست ندادن خرمشهر و ماندن در آن بود. در اختيار داشتن جاده اهواز – خرمشهر و خط آهن سراسري در اين منطقه نيز به كمك اشغالگران آمده بود. هيچ راهي براي رسيدن به خرمشهر وجود نداشت. تنها راه دسترسي به خرمشهر، آزادي حدود 10 هزار كيلومتر مربع از سرزمين‌هاي استان خوزستان بود تا راه براي فتح اين شهر پر آوازه و مظلوم باز شود.

از سال دوم جنگ، جمهوري اسلامي ايران توانست با تقويت ارتش و توسعه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و به‌كارگيري نيروهاي داوطلب مردمي بر ميدان جنگ مسلط شود و ابتكار عمل را در طرح‌ريزي عمليات‌هاي موثر در دست بگيرد. آرام آرام طي سه عمليات جنگي گسترده كه از 5 مهر ماه سال 1360 آغاز شد، تحولي در جبهه‌هاي جنگ صورت گرفت و حصر آبادان شكسته شد، سوسنگرد از زير آتش دشمن رهایی یافت و شهر بستان آزاد شد و رزمندگان پرتوان، تپه‌هاي رادار و دشت عباس را آزاد كردند و به مرز فكه رسيدند و همه‌چيز براي انجام عمليات بيت‌المقدس در جنوب اهواز تا خرمشهر مهیا شد. ارتش عراق مي‌دانست كه اين‌بار نوبت خرمشهر است و درگيري و جنگی سرنوشت‌ساز را در پيش دارد. عراق تصميم گرفت تا خرمشهر را همچنان در اشغال خود نگه دارد.

هرچه زمان مي‌گذشت، ارتش بعثي نيروهاي نظامي بيش‌تري را به منطقه خرمشهر اعزام مي‌كرد تا بتواند مهم‌ترين دستاورد و ثمره تهاجم نظامي خود به ايران را حفظ كند. سر انجام عمليات بيت‌المقدس با تمسك به اسم مولاي متقيان امام علي (ع) در روز دهم ارديبهشت ماه سال 1361 با عبور 40هزار رزمنده دلاور از رودخانه كارون شروع شد. پس از يك هفته نبرد شبانه‌روزي، جاده اهواز- خرمشهر به تصرف رزمندگان اسلام در آمد و در هفته دوم عمليات، شهرهويزه آزاد شد، پادگان حميد به دست نيروهاي خودي افتاد. در هفته سوم نبرد قواي اسلام به سمت مرز پيشروي كردند ولي هيچ علامتي از تسليم دشمن و رهاكردن خرمشهر نبود. تا اين زمان، قواي سلحشور اسلام حدود 6000 شهيد والامقام را تقديم راه خدا و آزادي سرزمين‌هاي شمال خرمشهر كرده بودند تا خاك ايران عزيز را از لوث متجاوزين بعثي كافر پاك نمايند ولي مهم‌ترين هدف كه خرمشهر بود همچنان در كنترل ارتش سمج و مغرور عراق قرار داشت.

پس از گذشت 23 روز از زمان آغاز عمليات بيت‌المقدس و در زماني كه ديگر رزمندگان، خسته و از نفس افتاده بودند و هيچ اميدي به فتح خرمشهر نبود، خداوند نصرت خود را بر رزمندگان مخلص خود سرازير كرد و نشان داد: «ان تنصرالله ينصركم و يثبت اقدامكم». در چنين وضعيتي شمار نسبتا اندكي از رزمندگان اسلام به فرماندهي شهيدان حسين خرازي و احمد كاظمي با هدايت قرارگاه مركزي كربلا، درست از همان مسيري كه ارتش عراق به خرمشهر حمله كرده بود، تهاجم جديد خود را در اواخر روز 2/3/1361 به سمت اروندرود آغاز كردند. سر انجام پس از 24 روز جنگ شبانه روزي درساعت 10 صبح روز به‌يادماندني سوم خرداد، شهر خرمشهر در حالي كه استعدادي بيش از يك لشكر عراقي در درون آن با قواي اسلام مي‌جنگيد، با اراده الهي و با همت رزمندگان مخلص خدا، از چنگال ارتش متجاوزعراق آزاد و فقط از درون اين شهر حدود 12000نظامي عراقي اسير و تخليه شد.

به اين صورت پس از گذشت 575 روز، خرمشهر حيات تازه خود را آغاز كرد و رزمندگان سلحشور دست خداي بزرگ را به وضوح در آزادي آن ديدند و احساس كردند كه: «يد‌الله فوق ايديهم».فتح خرمشهر همچون روز شكست استبداد و فرار شاه ديكتاتور و ظالم، موجي از شادي و شعف را در مردم ايران ايجاد كرد و وحدت ملي و شادماني همگاني را به نمايش گذاشت. متاسفانه وقتي كه خرمشهر آزاد و ارتش عراق فراري داده شد، همه‌چيز اين شهر نابود شده بود. خانه‌هاي آن ويران، پل‌هايش منهدم، نخل‌هايش بي‌سر، بندرش فرسوده و آثار گلوله و توپ بر مساجدش آشكار بود و نياز به بازسازي و نوسازي گسترده داشت. در سال‌هاي پس از جنگ، با وجود زحمات و تلاش بسيار، خرمشهر هنوز موقعيت اجتماعي و جايگاه اقتصادي قبل از جنگ خود را باز نيافته است.

هنوز جمعيت ساكنان و سرمايه انساني آن به اندازه قبل از جنگ نشده است. كارخانه جديدي در آن احداث نگرديده است. نخلستان‌هاي آن به اندازه قبل از جنگ، خرما توليد نمي‌كنند. بندر آن، قلب تپنده صادرات و واردات كشور نيست. قطارهاي آن بهترين قطارهاي ايران نيست. فرودگاه آبادان تعداد پروازهاي قبل از جنگ را ندارد. توسعه گسترده شهري در آن محسوس نيست و اتفاق چشم‌گيري در آن نيفتاده است. حتي آثار مقاومت و دفاع هم در آن به‌طور شايسته نگهداري نشده است. معلوم نيست آن نوجوان 13 ساله‌اي كه با نارنجك به تانك دشمن حمله كرده است در كدام نقطه و دركجاي شهر بوده است. به هر حال، همتي عالي و تلاشي خستگي ناپذير مي‌طلبد تا اين شهر دوست‌داشتني بار دیگر به يكي از با فرهنگ‌ترين مراكز جمعيتي كشور و يكي از فعال‌ترين بنادر اروندرود و يكي از مراكز مهم اقتصادي ايران تبديل شود و معروف‌ترين و پرجاذبه‌ترين بندر خليج‌فارس شود. اميد آن‌كه فداكاري رزمندگان با ايمان و شجاعي كه موجب آزادي و بازگشت خرمشهر به خاك وطن شدند، با رونق اين شهر و آباداني ساحل پر حاصل اروندرود، ارج نهاده شود.