ائتلاف كاملا به هم خورده است
ائتلاف كاملا به هم خورده است. اين موضع صريح سخنگوي حزب اعتماد ملي است. اسماعيل گراميمقدم ديروز در گفتوگويي با روزنامه اعتماد ملي نهتنها به بازگويي ماجراي شكلگيري كارگروه مشورتي اصلاحطلبان پرداخت بلكه به افشاگري كارشكنيهايي پرداخت كه باعث شد او اكنون صريحا از به بنبست رسيدن ائتلاف اصلاحطلبان سخن گويد. هرچند او اعلام كرد حزب اعتماد ملي بازهم تمايل به ادامه روند مذاكرات براي حصول ائتلاف دارد ولي اكنون ديگر تعريف اين حزب از ائتلاف متفاوت از آنچه است كه تا قبل از تاريخ جنجالي 20 آذر مطرح ميشود. او گفت: <تعريف ما از ائتلاف اكنون تلاش براي ائتلاف روي نامزدي كروبي است.>
آخرين پيشنهادي كه مهدي كروبي به كارگروه مشورتي اصلاحطلبان ارائه كرد <طرح شوراي حكميت> بود؛ پيشنهادي كه در كنار موافقانش، مخالفاني را نيز داشت، ولي به نظر ميرسد كه حزب اعتماد ملي از همان ابتدا درصدد نهادينه كردن پيشنهاد خود بود. شما به عنوان نماينده حزب اعتماد ملي وقتي پيشنهاد حزب خود را مبني بر طرح شوراي حكميت در جلسه كارگروه ارائه كرديد چه واكنشهايي را شاهد بوديد؟ آيا همه موافق چنين طرحي بودند؟
قبل از آنكه به اين بحث برسيم كه چرا ائتلاف يا طرح شوراي حكميت در ميان اصلاحطلبان به نتيجهاي نرسيد بايد ببينيم كه چه عواملي دست به دست هم داد تا گروههايي كه در دوره قبلي كنار يكديگر ننشستند اكنون به اين نتيجه برسند كه بايد كنار هم بنشينند و حزب اعتماد ملي هم نماينده خودش را براي شركت در جلسات اعزام كند. بعد از بحثهايي كه از خردادماه درباره نامزدي احتمالي جناب آقاي كروبي و خاتمي مطرح شد، همواره اين بيم و نگراني در ميان اصلاحطلبان بود كه اگر اين دو شخصيت همزمان با هم وارد عرصه انتخابات شوند در اين دور از انتخابات نيز اصلاحطلبان دست خالي برخواهند گشت بنابراين همگي ضرورت رسيدن به كانديداي واحد را در دستور مصاحبهها و مقالات خود در مطبوعات قرار داده بودند. بنابراين پيشنهاد حزب اعتماد ملي به دبيركل سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي درباره ائتلاف و محور قرار گرفتن مجمع روحانيون مبارز ارائه شد وبنده شخصا پيام آقاي كروبي را خدمت ايشان دادم. آقاي سلامتي هم از پيشنهاد ما راضي بودند و مورد استقبال قرار گرفت. از سوي ديگر من همزمان با آقاي موسويخوئينيها جلسهاي داشتم كه ايشان گفتند كه از اين آمادگي برخوردار هستند در صورتي كه مجمع روحانيون مبارز محور قرار گيرد، در جلسات شركت كند. اين مقدمات انجام شد و ما وارد موضوعات اصلي ائتلاف شديم. پيشنهادهاي مختلفي مطرح ميشد؛ در جلسات اول پيشنهاد پارلمان اصلاحطلبان از سوي كارگزاران مطرح شد. پيشنهاد دعوت از نامزدها و مورد پرسش و سوال قرار گرفتن و ارائه برنامه آنها در جلسات گروهها هم از سوي حزب اعتماد ملي مطرح شد. پيشنهادهاي ديگري چون ائتلاف گروههاي 18 گانه به علاوه اعتماد ملي و چند گروه ديگر كه شامل اين گروه نيستند نيز از سوي آقاي حاضري دبيركل انجمن اسلامي مدرسين دانشگاهها ارائه شد. در حالي كه اين پيشنهادها در دو جلسه در حال بررسي بود آقاي مرعشي نماينده حزب كارگزاران در جلسه سوم پيشنهادي مطرح كردند و گفتند كه آقاي كروبي پيشنهاد خوبي را در منزل آقاي جهانگيري، كه براي افطار آنجا حضور داشتند و چندين شخصيت برجسته اصلاحطلب كه در دولت گذشته هم مسووليت داشتند ازجمله آقاي نجفي، مجيد انصاري، سيدحسين هاشمي و ديگر آقايان حضور داشتند، مطرح كردند به نام شوراي حكميت كه مبني بر آن همه نامزدها حضور پيدا كنند و در نهايت در اسفند يك جمعي بنشينند و تصميمگيري كنند كه چه كسي بهعنوان كانديداي اصلاحطلبان معرفي شود. وقتي آقاي مرعشي اين پيشنهاد را دادند همه به اتفاق در كارگروه مجمع روحانيون مطرح كردند كه اين پيشنهاد خوبي است و ميتوانيم آن را به عنوان محور منشور ائتلاف مدنظر قرار دهيم و ساختار ائتلاف را طراحي كنيم. بنده بهعنوان نماينده حزب اعتماد ملي در آن جلسه وقت گرفتم و تذكري را يادآور شدم و گفتم كه پيشنهاد آقاي كروبي يك نكته دارد و آن اينكه از يك زمان مشخصي نامزدها بايد اعلام آمادگي كنند و پس از چندماه فعاليت كه در يك امتحاني شركت كردند نتايج امتحان مورد ارزيابي شوراي حكميت قرار گرفت. آقاي حاضري در آن جلسه نيز تاكيد كردند كه نكتهاي كه آقاي گراميمقدم ميگويد نكته مهمي است. شماها با اين قيد قبول داريد، زماني را مشخص كنيد كه دوستان ما، نمايندگان مجاهدين و مشاركت مخالفت كردند و گفتند كه خير ما زمان را قبول نداريم و تنها اين قسمت پيشنهاد آقاي كروبي را قبول داريم كه يك شورايي بنشيند و به تصميم برسد. نماينده كارگزاران با اين موضعگيري مجاهدين و مشاركت بهشدت مخالفت كردند و قصد ترك جلسه را داشتند و مطالباتي را مطرح كردند مبني بر اينكه ما نميخواهيم ديگر مثل زمان مجلس ششم دنبالهرو باشيم، در محافلي تصميمگيري شود و ما فقط مجري باشيم و آثار و تبعات آن را گروه ما و ديگر گروهها به دوش بكشند، ايشان قصد ترك جلسه را داشتند كه با وساطت برخي از دوستان ايشان به جلسه بازگشت. وقتي جلسه به اينجا كشيده شد، آقاي سلامتي كه دبير جلسه بودند گفتند كه ما در دو مطلب اختلاف داريم؛ نخست بحث زمان است كه اعتماد ملي و كارگزاران معتقد هستند بايد يك زماني براي نامزدها مد نظر قرار گيرد و بعد از آن شروع به فعاليت كنند و توقف ائتلاف در صورتي كه كانديداهاي اصلاحطلب ردصلاحيت شدند از ديگر موارد اختلافي با اعتماد ملي هم است كه در آخر مورد بررسي قرار گيرد. يعني در ابتدا ما روي مباني ائتلاف يعني شوراي هيات موسس و شورايعالي هيات موسس و ديگر اركان ائتلاف كه اختلاف وجود ندارد منشور را طراحي كنيم و موارد اختلافي را در پايان مورد بررسي قرار دهيم كه اين مورد به اتفاق به تصويب رسيد و پس از چند جلسه منشور ائتلاف به پايان رسيد و تمامي نكات اختلافي حل شد و براي اولين بار بود كه يك ائتلاف واقعي و حقيقي و قاعدهمند در حال شكلگيري بود. اما وقتي در جلسات پاياني به بررسي دو اختلاف رسيديم درباره زمان دو ديدگاه وجود داشت، مجاهدين انقلاب اسلامي و مشاركت نظرشان اين بود كه در پايان بهمنماه و اوايل اسفند نامزدهاي خودشان را معرفي كنند ولي ما به عنوان حزب اعتماد ملي اواخر مهرماه و اوايل آبانماه را پيشنهاد داديم كه در بين اين دو فاصله زماني با وساطت كارگزاران انجام دادند كه من صميمانه از نماينده ايشان و موضع حزب كارگزاران به نمايندگي از حزب اعتماد ملي تشكر ميكنم، اين زمان يعني 20 آذرماه به تصويب رسيد.
در آن جلسه همه گروهها به اين زمان راي دادند؟
بله، همه به اين طرح راي دادند. نماينده مجاهدين انقلاب اسلامي و مشاركت نيز به 20 آذر راي دادند و به اين ترتيب ما از اين بند گذشتيم و وارد ديگر مورد اختلافي شديم يعني اينكه در صورتي كه نامزد اصلاحطلبان رد صلاحيت شوند ائتلاف متوقف ميشود كه با انعطافي كه حزب اعتماد ملي در اين مورد نشان داد نظر مجاهدين و مشاركت هم تامين شد. پس موارد اختلافي كاملا حل و مقرر شد در جلسه بعدي ما در خدمت آقاي موسويخوئينيها گزارش پيشنويس را ارائه كنيم. آقاي موسوي هم بعد از اينكه جلسه را گذاشتيم ايشان دو نكته را مطرح كردند نخست اينكه بحث شوراي حكميت كه شما گفتيد بايد به اتفاق شوراي موسس درباره آن تصميمگيري كند، لازم به اصلاح است و بحث ديگر اينكه آيا اين منشور بايد به گروههاي 18 گانه هم ارجاع داده شود و آنها نيز نظر دهند يا خير؟ كه آقاي سلامتي گفتند ما اين منشور را با ديگر گروهها طرح كرديم و بهصورت استمزاجي نظر آنها را نيز دريافت كرديم و بنابراين اين منشور قابل اجرا است. به همين دليل از جلسات بعدي به آييننامه منشور ائتلاف عمل شد و اعضاي كارگروه دعوت نشدند و اعضاي جديد مانند نماينده حزب اسلامي كار در جلسات شركت كردند. بنابراين وقتي كه هيات موسس طبق اساسنامه تشكيل شده است به منزله تاييد نهايي منشور تلقي ميشود. اما ما بعد از جلسه سوم بود كه به يكباره شاهد بوديم سازمان مجاهدين و مشاركت اعلام كردند كه ما 20 آذر را قبول نداريم و بايد اصلاح شود. ما گفتيم اگر قرار است اصلاح شود بايد كارگروه تشكيل شود ولي دوستان اين را نپذيرفتند و گفتند كه ما نه تنها تشكيل كارگروه بلكه زمان 20 آذر را هم قبول نداريم و در جلسات بعدي كه نماينده حزب اعتماد ملي شركت كردند آنها حضور پيدا نكردند.
شما گفتيد كه در جلسه رايگيري شد و از ميان پيشنهادهاي ارائهشده 20 آذر مورد تاييد همه گروهها قرار گرفت ولي بعد از آن ديگر گروهها هيچكدام صحبتي از تاييد اين زمان نكردند و به نظر ميرسد كه حزب اعتماد ملي خودش پيشنهادي را مطرح و خودش هم اين زمان را در رسانهها اعلام كرده و پيگير اجراي آن بوده است. حتي من خبري را امروز خواندم مربوط به همان ايام كه آقاي مرعشي كه شما گفتيد از پيشنهاد حزب اعتماد ملي دفاع كرده بود گفته كه <نه تاريخ 20 آذر قطعي است و نه تاريخهاي بعد از آن> پس چطور شما ميگوييد كه اين پيشنهاد مورد تاييد همه گروهها بوده است؟
در آن جلسات تنها حزب اعتماد ملي حضور نداشته است كه خودش تصميمگيري و خودش هم اعلام كند. منشور هم اكنون در اختيار آقاي مرعشي وجود دارد. آقاي مرعشي در ابتدا گفته بود كه اين تاريخ- 20 آذر- مورد تاييد نيست و اعتماد ملي از خودش اين زمان را اعلام ميكند و وقتي ما در جلسه حضور پيدا كرديم و گفتيم چرا شما چنين چيزي كه در منشور وجود دارد را تكذيب ميكنيد، گفتند نه ما گفتهايم كه اين زمان در منشور هست ولي اين پيشنويس است. ما در برابر اين موضوع ايراد حقوقي وارد كرديم كه اگر اين منشور پيشنويس است پس چطور جلسات بر اساس آن تشكيل شده است؟ آمدند و گفتند خير اين مصوب است و ما هم اين را قبول داريم ولي ما گفتيم كه گروهها تا 20 آذر اعلام كنند نه خود نامزدها. ما در مقابل گفتيم كه اشكال ندارد كارگروه تشكيل و تفسير شود كه آيا منظور از زمان 20 آذر اين بود كه خود فرد نامزدياش را اعلام كند يا اينكه خود گروهها اعلام كنند كفايت ميكند. اين موضوع را مورد تاييد قرار دادند و گفتند كه بايد براي اين مساله كارگروه تشكيل شود ولي اصلا از جلسات بعدي نماينده مجاهدين انقلاب اسلامي و مشاركت حضور نداشتند تا در اين باره صحبتي شود.
شما ميگوييد كه اختلاف بر سر برداشت از اين زمان 20 آذر بوده است. شما فكر نميكنيد كه اعلام كانديداتوري آقاي كروبي باعث شد كه اين اختلافات بروز پيدا كند؟
ما وقتي كه گفتيم تا 20 آذر يعني اينكه هر نامزدي ميتواند اعلام كند كه من هستم. بنابراين آقاي كروبي اعلام كرد كه من هستم. حتي زماني كه آقاي كروبي كانديداتوري خود را اعلام كردند آقاي تاجزاده از اين موضوع استقبال كردند و گفتند اين حق آقاي كروبي و حزب اعتماد ملي بود كه نامزد خود را اعلام كند. ما هم حق داريم كه اعلام كنيم آقاي خاتمي هم نامزد ما است. لذا آنها گفتند كه با اعلام نامزدي كروبي هيچ خدشهاي به اصل ائتلاف وارد نميشود.
شما گفتيد كه از جلسات بعدي نمايندگان حزب مشاركت و مجاهدين انقلاب اسلامي در اعتراض به رفتارهاي صورت گرفته شركت نكردند. آيا تلاشي صورت گرفت براي اينكه اختلافات برطرف شود تا مذاكرات ادامه بيابد؟ آيا حزب اعتماد ملي سعي كرد مقداري از خواستههاي خودش كوتاه بيايد تا دوباره ميز مذاكره تشكيل شود؟
اين سوال خوبي است. ما بعد از اينكه اين اختلاف شكل گرفت در خدمت آقاي موسوي خوئينيها بوديم كه آقاي تاجزاده نماينده سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي گفتند كه شوراي حكميت را بايد بر اساس نظرسنجي تشكيل دهيم ما ابتدا مخالف اين موضوع بوديم. آقاي موسوي خوئينيها گفتند در يك جلسه ديگر در اين باره بحث كنيد. در جلسه بعدي ما از موضع خودمان گذر كرديم و نظر سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي را تاييد كرديم و گفتيم اشكال ندارد اگر شما ميگوييد كه شوراي حكميت بر اساس نظر سنجي عمل كند ما هم حرفي در اين باره نداريم.
در اين جلسه كه شما چنين بحثي را مطرح كرديد آيا نماينده مشاركت و مجاهدين حضور داشتند؟
بله حضور داشتند. بعد از اين جلسه آقاي تاجزاده اختلاف را جمعبندي كردند و قرار شد تا در جلسه بعدي به بررسي درباره آنها بپردازيم. اما جلسات بعدي هرگز انجام نشد. نماينده حزب اعتماد ملي در هر دو جلسه بعد از آن جلسه حضور پيدا كرد ولي به بهانههاي مختلف اين جلسات تشكيل نشد. ما تمام تلاش خود را به كار گرفتيم تا اين مسائل اختلافي حل و فصل شود ولي ظاهرا دوستان از موضع خودشان عقبنشيني كرده بودند و قائل به اين بودند كه در اسفند ماه موضوع حل شود ولي اين معلوم بود كه قابل حل نخواهد بود زيرا اختلاف زياد بود.
شما فكر ميكنيد واقعا علت بروز اختلاف گروههايي چون مشاركت و مجاهدين انقلاب اسلامي به علت تفاوت برداشت بر سر موضوع 20 آذر بوده است يا اينكه اظهارنظرهاي برخي از اعضاي حزب اعتماد ملي باعث بروز اختلافاتي شد؟
بعد از عملياتي شدن ائتلاف، اين گروهها مخالفت كردن با 20 آذر را شروع كردند، اگر اينها مخالف بودند بايد در همان روز اول رايگيري با آن مخالفت ميكردند. اما تمام اتفاقاتي كه در اين دوره روي داد را كنار ميگذاريم، آقاي كروبي روشي را براي برونرفت از بنبست ائتلاف پيشنهاد دادند و گفتند كه شوراي حكميت تشكيل شود و هر مصاحبهاي كه از اين به بعد در اين باره شد و از آقاي كروبي يا بنده سوال كردند كه آيا نتيجه شوراي حكميت را ميپذيريد يا خير؟ در همه مصاحبهها ما گفتيم كه ما هر نتيجهاي كه از شوراي حكميت بيرون بيايد را ميپذيريم. هم آقاي كروبي در مصاحبه خودش قبل از 20 آذر اعلام كردند كه ما هر نتيجهاي كه باشد را ميپذيريم حتي آقاي منتجبنيا و بنده هم بارها اين را اعلام كرديم اين روشي كه آقاي كروبي و حزب اعتماد ملي ارائه دادند براي گذر از اين گلوگاه ائتلاف بود كه به خوبي هم طراحي شد و دوستان هم همراهي كردند ولي به يكباره 20 آذر را از اساس مورد انتقاد قرار دادند و بعد گفتند اين منشور پيشنويس بوده، بعد گفتند كه اختلاف در تفسير است. به هر حال ديدگاه دوستان تغيير كرده است. ما همه اين موارد را ناديده ميگيريم. آقاي كروبي در سه مصاحبه آخر در اول آذر تا 15 آذر مدام اعلام كردند كه ما هر نتيجهاي را كه شوراي حكميت بدهد ميپذيريم و همه بايد از نامزد نهايي حمايت كنيم و در حقيقت دولت ائتلافي را براي اصلاحطلبان مطرح كردند و گفتند كه چه بنده و چه هركس غير از بنده نامزد نهايي باشد بايد دولت ائتلافي را تشكيل دهند و اين چراغ سبزي بود كه آقاي كروبي داد تا ديگر گروهها و دوستان هيچ نگرانياي نداشته باشند و نامزد خود را معرفي كنند ولي اين پيشنهادها به هيچوجه مورد قبول واقع نشد. حالا اتفاقاتي رخ داده است، بعد از آن آقاي كروبي ديدند كه دوستان زير بار زمان نميروند، اعلام كردند كه تا آخر انتخابات خواهند بود و اين نشاندهنده اين است كه يك نامزد اصلي اصلاحطلبان آقاي كروبي است. در اينجا دو مساله وجود دارد يكي اينكه آقاي خاتمي بيايد يا نيايد. اگر آقاي خاتمي نيامد كه آقاي كروبي برنامههاي خودش را ارائه ميكند و سعي در ايجاد ائتلاف حداكثري ميكند ولي اگر آقاي خاتمي حضور يابد جبهه اصلاحات دو نامزد خواهد داشت و اين نشاندهنده اين است كه جبهه اصلاحات پيروز نخواهد شد. بنابراين من باني شرايط فعلي را براي اصلاحطلبان سماجت بيش از حد و انعطافناپذيري گروههايي ميدانم كه يك اصل منطقييعني يك مبارزه و يك رقابت عادلانه و سالم را نپذيرفتهاند.
شما ميگوييد كه اعتماد ملي هر كاري توانست براي شكلگيري ائتلاف اصلاحطلبان انجام داد و از برخي خواستههاي خودش هم كوتاه آمد، ولي شما فكر نميكنيد كه اعلام كانديداتوري آقاي كروبي ائتلاف اصلاحطلبان را خدشهپذير ساخت. شما گفتيد كه آقاي كروبي اعلام كردهاند در صورتي كه آقاي خاتمي هم كانديدا شود باز هم كنارهگيري نخواهند كرد، بهتر نبود كه باز هم حزب اعتماد ملي به تشكيل شوراي حكميت پايبند ميماند؟
آقاي كروبي خودش پيشنهاد تشكيل شوراي حكميت را داد و كارگروه منشور ائتلاف را تصويب كرد، ولي چه كساني مصوبات كارگروه را به هم زدند آيا اعتماد ملي قبول نداشت يا گروههايي كه نامزد آنها آقاي كروبي نبود، همان دو تا گروه قبول نداشتند. بنابراين آنها ائتلاف را شكستند نه آقاي كروبي كه خودش پيشنهاددهنده بود. آقاي كروبي حقش بود كه نامزد شود و اينكه اعلام شود حضور هر نامزدي به منزله شكستن ائتلاف است منصفانه نيست، زيرا همين مساله را ميتوانيم به نامزد ديگر گروهها هم بگوييم. اصولا آمدن به عرصه رقابت جزو اركان ائتلاف است نه جزو برهمزننده ائتلاف، بلكه عدم حضور هر نامزد در عرصه رقابت به منزله برهمزدن ائتلاف است. بنابراين كساني كه نامزدشان را هنوز اعلام نكردهاند و قصد دارند تا پايان اسفند و يا روز ثبتنام اعلام كنند، برهمزننده ائتلاف هستند. دوستاني كه نامزدشان را اعلام نكردند اجازه كار به شوراي حكميت را ندادند و اينها مقصر اصلي به بنبسترسيدن ائتلاف هستند.
آيا فكر نمي كنيد كه حزب اعتماد ملي ميتوانست مصلحت كلي جريان اصلاحات را در نظر بگيرد و آقاي كروبي بهعنوان شيخ اصلاحات ميتوانست با مصلحتسنجي اعلام كند كه حزب اعتماد ملي براي نفع جمعي اصلاحطلبان، حتي اگر آقاي خاتمي وارد عرصه انتخابات شود، به نتيجه شوراي حكميت تن ميدهد.
ما از رويدادها و اتفاقات و تصميمگيريهايي كه توسط گروهها صورت ميگيرد پيامهايي را دريافت ميكنيم كه به ما علامتهايي را ميدهند كه هيچكدام بهنفع اصلاحطلبان نيست. ما يكي از سوالاتمان از مخالفان زمان 20 آذر اين بود كه اگر نامزد شما نميخواهد 20 آذر اعلام كانديداتوري كند، پس كي اين كار را خواهد كرد؟ پاسخ آنها بهخصوص آقاي عبدالله ناصري اين بود كه ما تا روز ثبتنام زمان داريم تا نامزد خود را معرفي كنيم. وقتي دوستان ما قصد دارند تا آن زمان كانديداي خود را اعلام كنند اصلا چگونه شوراي حكميت ميتواند ارزيابي كند كه كدام نامزد داراي مقبوليت بيشتري است و آيا اساسا همين بحث نظرسنجي را كه ما از موضع خودمان برگشتيم تا اصلاحطلبان به وحدت نظر برسند يكماه باقيمانده به انتخابات اصلا قابل عملياتي شدن است؟ كاملا اين موضوع منتفي است. ما نميتوانيم به فعاليتهاي تمام جريان اصلاحات دستور متوقف شدن بدهيم و بگوييم كه راكد بمانيد و فعاليتي صورت نگيرد تا روز ثبتنام كه نامزد اين جريان اعلام كانديداتوري ميكند اگر در روز ثبتنام نامزد اين جريان اعلام كرد كه من حضور پيدا نميكنم، آيا فرصتي به اصلاحطلبان برايشان وجود دارد تا به ارزيابي از محبوبترين نامزد بپردازند. آيا در اين فرصت باقيمانده زماني داشتيم تا ستادهاي انتخاباتي خود را برپا كنيم.
اگر جريان اصلاحات مهم بود، اعتماد ملي ائتلاف را حفظ ميكرد؟
ما با كي بايد در جلسه شركت ميكرديم.
آيا اعتماد ملي حاضر بود كه بگويد آقاي كروبي فعاليتهايش را متوقف ميكند تا كارگروه مشورتي اصلاحات به نتيجه برسد و خروجي جريان اصلاحات كانديداي واحدي باشد؟
اين يك درخواست غيرمنطقي است ما تاريخ 20 آذر را اعلام كردهايم كه نامزدها فعاليت كنند زيرا در غير اين صورت از كجا معلوم ميشود كه كانديدايي محبوبيت و مقبوليت دارد يا خير.
اصلا چرا اصلاحطلبان براي معرفي نامزد نهايي خود به رقابت با يكديگر بپردازند و عملا آراي هواداران خود را پخش كنند؟
يك وقت يك جريان واحد و يك حزب داريم كه اين انتقاد شما كاملا صحيح است و اصلا بحث رقابت وجود ندارد اما واقعيت اين نيست بلكه اين يك نياز آرماني است. در كشور ما احزاب كه نهادينه نشدهاند و جريان سياسي هم داراي اختلاف ديدگاهها و سلايق هستند و بنابراين نياز به يك رقابت دارند زيرا هر گروهي يك نامزد دارد. در ميان اصلاحطلبان هم چند نامزد مطرح بود كه در نهايت هم روي همان دو نامزد خاتمي و كروبي متمركز شده است و راهي نبود جز اينكه شوراي حكميت براي تعيين نامزد نهايي تشكيل شود. آقاي كروبي هم گفتند كه هر چه شوراي حكميت تصميم بگيرد من تسليم ميشوم آيا دموكراتتر از اين سخن سخني بود ولي دوستان ما اصل اساس شوراي حكميت را نپذيرفتند و در حالي كه نماينده حزب اعتماد ملي تا آخرين جلسه حضور يافت آنها نيامدند و عملا ائتلاف را پايانيافته اعلام كردند. ما هم راهي جز اين نداشتيم كه همين مسير را با نامزد خودمان طي كنيم. حتي اين را نيز ديده بوديم كه اگر روزي ائتلاف از طرف دوستان نقض شد براي شكلگيري ائتلاف حداكثري چه كاري انجام دهيم. كساني كه اين همه سنگ اصول دموكراسي را به سينه ميزنند يك نمونه در دنيا اعلام كنند كه نامزد آنها در روز ثبتنام اعلام كانديداتوري ميكند.
به نظر ميرسد كه الان اعتماد ملي باعث شده جريان اصلاحات شكلي به مانند انتخابات گذشته پيدا كند؟
بله. وقتي ائتلاف شكل نگيرد، كاملا نتيجه انتخابات به نفع رقيب خواهد بود.
ولي اين را در نظر بگيريد كه گروههايي كه دنبال كانديداتوري خاتمي هستند بر اين باورند كه او به عنوان چهرهاي كاريزما داراي پايگاه راي است و ديگر نيازي به نظرسنجي نيست و در صورتي كه او بيايد و شوراي حكميت هم تشكيل جلسه دهد، از ميان كروبي و خاتمي او به عنوان كانديداي نهايي انتخاب ميشود و بهتر است كه كروبي به رقابت با او نپردازد؟
خاتمي چهرهاي كاريزما نيست. با توجه به تعريفي كه از كاريزما وجود دارد ميتوان گفت كه تنها حضرت امام (ره) كاريزما بود. كاريزما بودن 15 مولفه دارد كه تا اينجا نه ميتوان گفت كه مصدق و نه حتي كاشاني هم شرايط كاريزما شدن ندارند بنابراين بهتر است كه بگوييد ايشان از مقبوليت اجتماعي برخوردارند. به هر حال ايشان هم اگر تا زمان تعيينشده اعلام كانديداتوري ميكردند، اشكال نداشت.
ولي هنوز خاتمي اعلام كانديداتوري نكرده است و بهتر نبود كه كروبي منتظر ميماند؟
آقاي خاتمي اعلام كانديداتوري نكرد ما چه كار كنيم.
پس اين طوري ائتلاف به هم خورد چون اعتماد ملي منتظر اعلام كانديداتوري ديگر گروهها نماند؟
آنها اصل ائتلاف را نپذيرفتند.
ولي اين را مدنظر داشته باشيد كه اصلاحات يك جريان است، بنابراين اين جريان ميتواند فعاليتهاي خودش را آغاز كند و به سازماندهي هوادارانش بپردازد و در نهايت اين جريان سازماندهيشده به كانديداي واحد هركسي كه باشد راي ميدهد. آيا شما اين را قبول نداريد؟
چه كسي بايد اين كار را انجام دهد. شوراي حكميت بايد همان كانديداي نهايي را تعيين ميكرد كه همين آقايان اين را زير پا گذاشتند. تا كجا بايد حزب اعتماد ملي انعطافپذير باشد. دوستان درخواست دارند كه آقاي كروبي انتخابات را ببوسد بگذارد كنار كه اين امر شدني نيست. كساني كه شوراي حكميت را قبول نداشتند ميگفتند يا نامزد ما و يا هيچكس كه اينها به سمتي رفتند كه اركان ائتلاف را كنار بگذارند تا حزب اعتماد ملي ناچار شود راه خودش را برود.
به نظر ميرسد كه حزب اعتماد ملي ديگر تلاشي براي ادامه مذاكرات جهت ائتلاف ندارد؟
اينطور نيست. شما به سايت سحامنيوز مراجعه كنيد. من در آخرين مصاحبه خودم گفتهام كه در همه جلسات شركت ميكنيم و به مذاكره ادامه ميدهيم تا انشاءالله اختلافات حل شود. ولي وقتي اين گروهها در جلسه حضور پيدا نميكنند ما با چه كساني جلسه برگزار كنيم، با خودمان كه نميتوانيم جلسه تشكيل دهيم و البته نميتوانيم يقه اينها را بگيريم و به زور بگوييم كه در جلسه شركت كنيد. الان هم آقاي كروبي تمام دغدغهاش ائتلاف بر نامزدي خودش است و تمام همت خودش را به كار خواهد گرفت تا ائتلاف نسبي بهويژه پس از پيروزي براي تشكيل دولت ائتلافي صورت گيرد. اعتماد ملي تمام تلاش خود را ميكند تا روي نامزدي آقاي كروبي ائتلاف صورت گيرد. ما حاضر به مناظره درباره اينكه چه كساني ائتلاف را به هم زدهاند هستيم.
الان اعتماد ملي با گروههايي كه در همان زمان جلسات با او همراه بودهاند به مذاكره درباره انتخابات ميپردازد؟
ائتلاف كاملا بهم خورده است. ما در حال حاضر مذاكراتي را بهصورت فردي با برخي از گروهها داريم كه بهموقع نتايج آن را اعلام ميكنيم.