صادق زیباكلام در ستون سرمقاله کارگزاران در مطلبی با عنوان "كاش هاشمی رفسنجانی اشتباه كرده بود" نوشت:

جوهره حرف‌های آقای هاشمی رفسنجانی در خطبه نماز جمعه گذشته این بود كه به جای سرور و شادمانی و ابراز شور و شعف از بحران مالی كه در جهان به وجود آمده قدری واقع‌بین‌تر و آینده‌نگرتر باشیم. حواسمان باشد كه دامنه این بحران دیر یا زود نیز به ایران خواهد رسید. بنابراین از حالا به فكر باشیم؛ درآمدهای نفتی‌مان را خرج امور بی‌حاصل، روزمره و اجرایی نكنیم و در عوض از آن برای مواجهه با بحرانی كه پیش روی داریم استفاده نماییم.

حرف دیگر ایشان این بود كه صدمه این بحران و به دنبال آن ركود اقتصادی كه در جهان پیش آمده بیشتر متوجه اقشار و لایه‌های كم‌درآمدتر جامعه خواهد بود تا اقشار مرفه. بنابراین مسوولان می‌بایستی خیلی بیشتر به فكر آینده باشند. از آنجا كه این روزها مساله برداشت مالی از حساب ذخیره ارزی هم در كشور مطرح شده آقای هاشمی تعمدا وارد این بحث نشدند و گفتند نمی‌خواهند وارد این بحث شوند كه ذخایر ارزی‌مان حفظ شده یا نه، بلكه هدف‌شان از طرح موضوع بیشتر در خصوص پایین رفتن بهای نفت است و اینكه مسوولان متوجه باشند كه خیلی روی درآمدهای نفتی حساب نكنند. سخنان ایشان كه بیشتر یك هشدار بود تا وارد نمودن ایراد و انتقاد به سیاست‌های دولت نهم، بلافاصله با واكنش برخی محافل طرفدار دولت روبه‌رو شد.

آنان در مقابل این سخنان موضع‌گیری كرده و به شدت به تخطئه آقای هاشمی رفسنجانی و متقابلا دفاع از دولت نهم برخاستند. اما ای كاش سخنان آقای هاشمی آن گونه كه مدافعین دولت نهم می‌گویند، اشتباه بود و حق با اصولگرایان بود. اما اوضاع موجود حكایت از درستی هشدارهای هاشمی می‌كند. همان جمعه كه ایشان آن خطبه را خواندند و باعث تكدر خاطر اصولگرایان شد اعضای اوپك گرد هم آمدند و به منظور جلوگیری از سقوط بیشتر قیمت نفت تصمیم گرفتند 5/1 میلیون بشكه در روز از تولید خود بكاهند. اما در میان بهت و ناباوری سران اوپك، پس از اعلام آن تصمیم نه تنها قیمت نفت بالا نرفت بلكه با سقوط 5 دلار، شوك عمیقی بر كشورهای صادركننده نفت وارد كرد. ای كاش هاشمی رفسنجانی اشتباه می‌كرد اما در پایان همان روز جمعه 3 آبان نفت اوپك به زیر 60 دلار سقوط كرد. واقعیت تلخ آن است كه ظرف 14 هفته گذشته بهای نفت از قریب به 140 دلار به زیر 70 دلار رسیده است. ای كاش قیمت در همین حد می‌ماند، اما تحلیلگران پیش‌بینی می‌كنند كه با گسترش ابعاد ركود موجود (پایین رفتن تقاضا برای كالاهای مصرفی، بیكاری، تورم و غیره) بهای نفت به زودی به مرز 50 دلار و حتی كمتر از آن هم سقوط خواهد كرد. اما این همه داستان نیست. یك بعد سخنان آقای هاشمی متوجه كاهش شدید درآمدهای ارزی ایران از حالا به بعد بود. اما بعد دیگر كه اتفاقا آقای هاشمی خیلی هم به آن نپرداخت، متوجه حساب و كتاب درآمدهای عظیم نفتی‌مان ظرف 3، 4 سال گذشته بود و اینكه با آن درآمدها چه كرده‌ایم یا دولت نهم در سه سال نخست آن یعنی از 1384 تا 86 به ترتیب 53، 62 و 81 میلیارد دلار درآمد نفتی داشته. امسال نیز كه هفت ماه آن سپری می‌شود، درآمدهای دولت 75 میلیارد دلار پیش‌بینی می‌شده است. به عبارت دیگر، دولت آقای احمدی‌نژاد در چهار سال زمامداری‌اش قریب به 270 میلیارد دلار درآمد داشته است. در حالی كه بر اساس قانون برنامه چهارم توسعه دولت در مجموع در چهار سال 87 84 اجازه برداشت حدود 65 میلیارد دلار داشته و مابقی آن 270 میلیارد دلار می‌بایستی می‌رفت به حساب صندوق ذخیره ارزی. اما بر اساس گزارش كمیسیون اقتصادی مجلس كه چندی پیش بیرون آمده، دولت با كسب مجوز از مجلس در سه سال 86 84، نزدیك به 160 میلیارد دلار از حساب صندوق ذخیره ارزی برداشت كرده است. بر اساس همان گزارش پیش‌بینی می‌شود كه هزینه‌های ارزی دولت تا پایان سال 87 به 70 میلیارد دلار برسد كه با این حساب مجموعه برداشت‌های دولت آقای احمدی‌نژاد ظرف چهار سال تصدی آن به جای 65 میلیارد پیش‌بینی شده به 230 میلیارد دلار می‌رسد.

حتی با پذیرش این اعداد و ارقام باز هم می‌بایستی 40 الی 50 میلیارد دلار در حساب ذخیره ارزی‌مان موجود باشد كه آیا چنین است؟ آقای احمدی‌نژاد در مصاحبه اخیر تلویزیونی‌شان به پرسشی پیرامون حساب ذخیره ارزی و میزان آن پاسخ دادند كه این مساله امنیتی است و نمی‌توانند در خصوص آن صحبت كنند. همان روز یكی از مراكز مالی غربی پیش‌بینی كرد كه ذخایر ارزی ایران نمی‌تواند خیلی بیش از 10 تا 13 میلیارد دلار باشد. می‌ماند اینكه دولت آقای احمدی‌نژاد با قریب 200 میلیارد درآمدهای ارزی تاكنون چه كرده‌اند؟ به عنوان مشت نمونه خروار یكی از مخارج عمده دولت نهم هزینه‌های جاری هنگفت آن بوده است. هزینه‌های جاری كشور در آخرین سال دولت آقای خاتمی قریب به 22 هزار میلیارد تومان بود. یك فقره از جاهایی كه آن 200 میلیارد دلار هزینه شده در هزینه‌های جاری دولت است كه به نسبت سال 83، بیش از 300 درصد افزایش پیدا كرده است. هزینه‌های جاری مصوب امسال حدود 60 هزار میلیارد تومان بوده كه با افزایش‌هایی كه تاكنون بدان خورده به حدود 70 هزار میلیارد تومان رسیده است. نیازی نیست كه كارشناسان اقتصادی و برنامه و بودجه نظر دهند كه یك ریال از این 70 هزار میلیارد تومان هم صرف كارهای عمرانی سازندگی و زیربنایی نمی‌شود.

فی‌الواقع و با كمال تاسف بایستی گفت كه در مقابل این 70 هزار میلیارد تومان هزینه‌های جاری، كل بودجه عمرانی كشور در سال جاری حدود 16 هزار میلیارد تومان می‌شود. ای كاش آقای هاشمی در روز جمعه در خطبه‌هایشان اشتباه كرده بودند و به جای همه اینها صندوق ذخیره ارزی‌مان پروپیمان بود، هزینه‌های جاری‌مان كمتر از هزینه‌های عمرانی‌مان بود، تورم نبود و 200 میلیارد دلار برداشت‌های ارزی دولت صرف امور زیربنایی و عمران و آبادانی كشور شده بود و... اما متاسفانه حق با هاشمی و هاشمی‌هاست.