از آنكه طرح تشكیل دولت وحدت ملی، به گفته ناطق نوری «در نطفه خفه شد»، این بار برخی از سران جناح راست به صرافت افتادند تا شورای هماهنگی نیروهای انقلاب را تشكیل دهند و از این طریق هدایت انتخابات سال آینده را برعهده گیرند. از قرار معلوم محمدرضا باهنر محور اصلی در راه‌اندازی شورای هماهنگی نیروهای انقلاب است. او اكنون نایب علی لاریجانی در هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی است و گویا رایزنی‌وگفت‌وگوهای خود را با برخی از سران جناح اصولگرا و دیگر افرادی كه كاندیداتوری و رقابتشان با احمدی‌نژاد محتمل است، آغاز كرده است.

به نوشته شهروند امروز؛ انتقادات اصولگرایان از دولت‌مداری محمود احمدی‌نژاد افزایش یافته و آنها ، تك به تك یا گروه به گروه به این نتیجه رسیده‌اند كه باید در انتخابات سال آینده، ساز دیگری برای خود كوك كنند و آهنگ دیگری بنوازند تا بلكه از این طریق بتوانند همچنان كاخ ریاست جمهوری را برای خود ، در پهنه اصولگرایی حفظ كنند. شاید به همین دلیل است كه چند روز پیش جمعی از فعالان ارشد اقتصادی – سیاسی واعضای حزب موتلفه به دارآباد تهران رفتند و در یكی از اتاق‌های بیمارستان مسیح دانشوری با علی‌اكبر ولایتی یك جلسه خصوصی برگزار كردند. در آن جلسه آنها از شرایط موجود كشور سخن گفتند، مسدود شدن فعالیت‌های اقتصادی را پیش كشیدند و سپس با یادآوری مشكلات ریز و درشت كنونی كشور، از علی‌اكبر ولایتی درخواست كردند نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری سال آینده شود.ولایتی البته پاسخ روشنی نداد، اما كم نیستند كسانی كه این روزها نام ولایتی را پیش می‌كشند و با توجه به جایگاه و ویژگی‌های فردی او، به این نتیجه می‌رسند كه او می‌تواند از سوی شخصیت‌های ارشد و ذی‌نفوذ كشور مانند هاشمی رفسنجانی مورد حمایت قرار بگیرد.

*** 

محمدباقر قالیباف دو شرط برای حضور خود در انتخابات سال آینده مطرح كرده است. قالیباف از سال 84 كه محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور ایران شد و او شهردار تهران، تلاش كرد سایه‌به‌سایه رئیس‌جمهور خودنمایی كند. رقابت آنها از همان ریاست جمهوری سال 84 آغاز و با فراز و نشیب‌های مختلف همراه شد. شهردار تهران همچون رئیس‌جمهور ایران با رسانه‌های خارجی مصاحبه كرد، به سفرهای خارجی رفت، پروژه‌های عمرانی را در اولویت كاری خود قرار داد و تلاش كرد رفتار یك رییس جمهور را از خود بروز دهد. پس به همان اندازه كه محمود احمدی‌نژاد از رؤسای جمهور سابق اكبر هاشمی ‌رفسنجانی و سید محمد خاتمی فاصله گرفت، قالیباف به آنها نزدیك شد. به همین دلیل نیز اكنون به رؤسای ستادهای انتخاباتی خود كه فعالیت خود را با چراغ خاموش آغاز كرده‌اند، اعلام نمود فعالیت‌های كاری خود را كمتر كنند و«فتیله را پایین بكشند.»

البته قالیباف، در جمع رازداران خویش دو شرط را برای حضور خود در انتخابات تعیین كرده است. اول آنكه اگر سیدمحمد خاتمی در انتخابات شركت كند او شركت نمی‌كند. شرط دوم نیز این است كه اگر تعدد نامزدها در جناح اصولگرا افزایش یابد، باز قالیباف در انتخابات شركت نمی‌كند.

دلایل این امر، البته روشن است. پنهان نیست كه اطرافیان او در تلاش هستند رئیس‌جمهور آینده یا قالیباف باشد یا چهره‌ای دیگر جز احمدی‌نژاد. به همین دلیل استدلال آنها این است كه حضور توأمان خاتمی و قالیباف در رقابت‌های انتخاباتی سال آینده، تنها به سود احمدی‌نژاد و حامیان اوست. چراكه طیف وسیعی از كسانی كه به این دو رای می‌دهند، مشترك هستند. از همین زاویه، تحلیل دیگر آنها این است كه تعدد نامزدهای اصولگرا در انتخابات ریاست‌جمهوری، نهایتا به سود احمدی‌نژاد و به ضرر قالیباف تمام می شود. زیرا هر رئیس‌جمهوری خواه ناخواه در مرحله دوم انتخابات ریاست جمهوری، درصدی از آرا به خود اختصاص می‌دهد. به همین علت است كه او دو شرط خود را منوط به رفتار و تصمیمات دیگر نامزدهای انتخابات كرده و حاضر است تنها در شرایطی كه بازنده انتخابات نباشد، وارد این گود شود. اگرچه او در تلاش است تا در زمان باقی مانده، حمایت هاشمی رفسنجانی را نیز به دست بیاورد و آرای حامیان او را از آن خود كند.

*** 

اكنون باید دید شورای هماهنگی نیروهای انقلاب كه این روزها با تعدد نامزد در جناح اصولگرا روبروست چه تصمیمی اتخاذ می‌كند. آیا چنانكه موتلفه اعلام كرده نامزد روحانی را بر احمدی‌نژاد ترجیح می‌دهد و این شورا نیز از احمدی‌نژاد عبور می‌كند یا آنكه مجبور می‌شود راهی را طی كند كه چهارسال پیش از آن گذر كرد و باعث حضور انفرادی كاندیداهای اصولگرا در انتخابات شد. 

اكنون از علی لاریجانی، محسن رضایی، حسن روحانی، علی‌اكبر ولایتی و محمدباقر قالیباف به عنوان كسانی كه در كنار احمدی‌نژاد در انتخابات سال آینده ریاست‌جمهوری به رقابت برخواهند خاست، نام می‌برند. باید منتظر ماند و دید كه شورای هماهنگی با این مدعیان ریاست‌جمهوری چه می‌كند