هفت آسيب اجتماعي در نقدیكردن يارانهها
هدفمندسازي يارانه ها مهمترين ركن طرح تحول اقتصادي است كه تقريبا آرزوي همه دولتهاي قبلي نيز بوده است. دولت نهم در طرح تحول اقتصادي، اصلاح پرداخت يارانه را هدف گذاري كرده است. ناكارآمدي در پرداخت يارانه ها جداي از اينكه بار هزينه اي سنگين بر دوش دولت ها گذاشته، عامل بي عدالتي در كشور شده است.از اين رو طبيعي است كه هر دولتي اصلاح چنين وضعيتي را جزو وظايف اصلي خود بگذارد دولت نهم نيز بر همين مبنا تصميم دارد هدفمندسازي يارانه ها را از طريق نقدي سازي آن اجرا كند.
خارج از آثار اقتصادي مثبت و منفي اجراي اين طرح، نيم نگاهي نيز بايستي به آثار اجتماعي نقدي سازي يارانه ها داشت. چرا كه به نظر مي رسد نگاه به پيامدهاي اجتماعي طرح، انتظارات دولت را واقع بينانه تر كند.
1- هدف گذاري اساسي در پرداخت يارانه به كالاهاي اساسي، بالابردن سطح رفاه و حفظ سلامت جامعه است.استفاده از شير، نان، گوشت، ماست و حتي دارو براي بالابردن شاخص هاي سلامت جامعه يكي از اهداف مهم دولت در پرداخت يارانه جنسي است.
انتظار مي رود دولت با نقدي سازي يارانه ها همچنان با راهكارهايي نسبت به هدف گذشته حساسيت داشته باشد.بايد توجه داشت كه گرچه دهك هاي مختلف درآمدي بطور يكسان از يارانه كالاهاي اساسي استفاده نمي كنند، اما نفس بهره بري دهك هاي پايين درآمدي از اين كالاها براي دولت بااهميت است.
مطابق گزارش وزارت بازرگاني در حال حاضر در اغلب دهك هاي درآمدي مصرف كالاهاي اساسي زير حد استاندارد است كه اين وضعيت در طبقات مستضعف جامعه به مراتب حادتر است.
با اين توضيح سؤال اين است كه پرداخت نقدي يارانه ها چه آثاري بر مصرف اين قبيل كالاها دارد.
در شرايط يك اقتصاد مصرف زده، پرداخت نقدي يارانه صرف كالاهاي غيرضرور يا پركردن خلأهاي هزينه اي خانوار مي شود و به طور قطع مصرف كالاهاي اساسي كاهش مي يابد و اين موضوع مي تواند از منظر به خطر انداختن سلامت جامعه قابل توجه باشد.
2- يكي از آسيب هاي جدي اقتصادهاي متكي به ثروت و سرمايه منابع طبيعي، بيماري هلندي است. در توضيح اين بيماري گفته مي شود كشوري كه زيرساخت ها و نهادهاي لازم براي جذب منابع جديدتر را ندارد با تزريق نقدينگي دچار شوك اقتصادي و اجتماعي مي شود.
بيماري هلندي تنها براي اقتصاد كلان نيست. هر خانواده يا فردي مي تواند دچار اين بيماري شود. اساسا گفته مي شود كه افزايش ثروت يك خانوار در شرايطي كه براي كسب اين درآمد كاري صورت نگرفته است و از قبل نيز برنامه اي براي هزينه كردن آن وجود ندارد، مي تواند منشأ بيماري هلندي در خانواده باشد.
پرداخت نقدي يارانه ها در جامعه اي كه دچار فشار تقاضا است، مي تواند سازوكار هزينه خانوار را به هم بريزد. افزايش درآمد بدون كار صورت گرفته مي تواند منشأ يك نابساماني در هزينه هاي اين خانواده باشد. از اين بابت تاكيد مي شود كه رشد درآمدي هر خانواري بايستي بصورت تدريجي و متناسب با كار انجام شده و همراه با سطح برخورداريهاي فرد يا خانوار انجام شود. در غير اين صورت نحوه هزينه كردن درآمد اضافه، هم براي خانواده و هم جامعه مضر است.بايد توجه شود كه با تزريق درآمد اضافه، بيماري هلندي به خانوارها منتقل نشود.
3- الگوي مصرف بايستي بر مبناي الگوي درآمدي يك خانوار تعريف شود. همواره تغييرات در الگوي مصرفي پس از تغييرات الگوي درآمدي و با يك اختلاف فاز منطقي صورت مي گيرد.با اين مختصر اگر الگوي مصرفي يك خانوار بيش از الگوي درآمدي تغيير كند مي تواند يك تهديد به حساب آيد.
ذكر اين نكته ضروري است كه الگوي درآمدي در يك بستر بلندمدت تعريف مي شود. از اين رو ديده مي شود كه كار و تلاش و سختي در بدست آوردن درآمد نحوه هزينه آن را منطقي مي سازد. عكس آن نيز درآمدهاي يك شبه و بادآورده است كه مصرف را به اسراف و اتراف و زياده روي و بريز و بپاش ها تبديل مي كند.و اما اتفاقي كه در نقدي كردن يارانه ها مي افتد، تغيير الگوي مصرف پيش از تغيير و اصلاح الگوي درآمدي است.
از اين بابت پول به درب خانه مردم، يكباره هزينه ها و نحوه مصرف را چنان تغيير مي دهد كه درآمد مضاعف نيز جبران آن نخواهد بود. به سخن ديگر مصرف جديد تنها در سطح درآمد ايجاد شده نمي ماند و در مراحل بعدي بصورت زنجيروار هزينه هاي ديگري را نيز ايجاد مي كند و كم كم الگوي مصرف خانوار را تغيير مي دهد.
تأكيد مي شود كه اين تغيير الگوي مصرف بيش از اصلاح الگوي درآمدي اجازه تطبيق مصرف با درآمد را مي دهد و از اين بابت خانوار را دچار يك تلاطم جديد اجتماعي مي كند.
بايد توجه كرد كه اين افزايش درآمد از طريق پرداخت نقدي يارانه، بلافاصله با تورم جبران مي شود و عملاً تنها الگوي مصرف تغيير مي كند.
4- يكي از آثار اجتماعي نقدي سازي يارانه ها تغيير فرهنگ كار است. حسب آنچه بطور پراكنده در اخبار منتشر شده است يك خانواده 4 نفره ممكن است با اجراي اين طرح حدوداً 300 هزار تومان اضافه درآمد داشته باشد. اين درآمد در تعدادي از دهك ها از درآمد طبيعي و ماهانه يك خانوار بيشتر است. از اينرو ممكن است با پرداخت مستقيم يارانه به نوعي تن پروري و فرار از كار در اين خانوارها ايجاد شود كه مي تواند از حيث اجتماعي و اقتصادي بسيار نگران كننده باشد.
5- براي پرداخت يارانه روش هاي مختلفي وجود دارد كه روش جنسي و نقدي نيز از جمله اين روشها است.
نكته اي كه در اين ميان اهميت دارد اين است كه دولت تلاش كند از روشي براي پرداخت يارانه استفاده كند كه حفظ كرامت انساني و نداشتن نگاه اعانه اي را در بالاترين سطح حفظ كند.
گرچه نفس هدفمندسازي يارانه ها به جهت حفظ كرامت انساني و عدالت اجتماعي انجام مي شود اما بايد توجه كرد كه اين هدفمندي با چه روشي محقق شود. در پرداخت يارانه به شكل جنسي اساساً فرد احساس نمي كند كه در حال دريافت يارانه است. اگرچه يارانه حق طبيعي طبقه اي از جامعه است. اما نبايد اين احساس ايجاد شود كه بخشي از جامعه با صدقه و حمايت دولت زندگي مي كنند و خداي نكرده اين مسأله موجب فخر يك گروه و تحقير گروه ديگري شود. يارانه جنسي وجود چنين نگاه يا تبعيضي را از جامعه مي گيرد اما يارانه نقدي از اين منظر قابل تأمل است.
واقعي سازي قيمت ها با هدف نقدي كردن يارانه داراي يك اثر اجتماعي است و آن اينكه اصل واقعي سازي يارانه ها به حاشيه مي رود و تنها نقدي سازي مورد توجه جامعه قرار مي گيرد.
با اين توضيح طبقات بالا درآمدي تصور مي كنند كه واقعي سازي قيمت ها نوعي ماليات غيرمستقيم به دولت است، براي اينكه دولت اين درآمد را به ديگر طبقات جامعه برساند. اين تصور نادرست به خودي خود يك تفاخر ايجاد مي كند.از طرفي بخشي ديگر از جامعه يارانه نقدي را از صدقه سر پولدارها مي بيند كه ممكن است اين تلقي يك سرخوردگي اجتماعي ايجاد كند. در نهايت اينكه نبايد اين تصور ايجاد شود كه نقدي كردن يارانه، دريافت ماليات از پولدارها و صدقه به ديگران است.
فارغ از اين مطلب جامعه در كسب يارانه جنسي احساس نمي كند كه حمايت مي شود اما در يارانه نقدي اين حس وجود دارد كه زير دين دولت قرار دارد. چه آنكه روشهاي خوداظهاري مثل پركردن فرم و در صف ايستادن در مراكز پست و مسجد محله اين حس را تقويت مي كند.
6- در پرداخت يارانه جنسي، افراد مي توانند شخصاً براي خود تصميم بگيرند كه از اين يارانه استفاده كنند يا نه. زياد مصرف كنند يا كم. فرزند يك خانواده مي تواند شير بخورد و از يارانه دولتي استفاده كند و يا با مصرف نكردن شير از يارانه دولت بگذرد.از طرفي انتظار اين فرزند نيز از رئيس خانواده مشخص است او از درآمد پدرش باخبر است. در نتيجه سطح توقعات خود را در بلندمدت با درآمد پدر تطبيق مي دهد.
اما با پرداخت يارانه نقدي اتفاق جديدي مي افتد. درآمد رئيس خانواده افزايش مي يابد و اين به خودي خود سطح توقع اعضاي خانواده را بالا مي برد. اين در حالي است كه در ميان مدت اين افزايش درآمد با تورم از بين مي رود و هنوز مزه اين افزايش درآمد زير زبان نمانده كه تورم كام رئيس خانواده را تلخ مي كند. لذا انتظار مي رود ميان رئيس خانواده و اعضاي خانه بر سر توقعات جديد تنش ايجاد شود. اما اين يك سوي ماجرا است. سوي ديگر نحوه مديريت يارانه ها توسط رئيس خانواده است. تا ديروز پسر خانواده مي توانست از يارانه دولتي استفاده كند و يا از كنار آن بگذرد اما امروز همه چيز به تدبير رئيس خانواده وابسته است. استفاده از كالاهايي كه تا ديروز به سبب ارزان بودن در اختيار اعضاي خانواده قرار داشت امروز نياز به اجازه مديرخانه دارد و از اين منظر هم انتظار تنش مي رود. اين موضوع زماني حادتر مي شود كه رئيس خانواده درايت و مديريت لازم براي هزينه و تشخيص اولويت هاي زندگي را نداشته باشد.بطور مشخص خانواده هاي اعتياد از اين منظر بيشترين آسيب را خواهند ديد.
7- سياست هاي همراه با شوك داراي چند ويژگي است كه يكي از آنها واكنش هاي اجتماعي است.
اما واكنش اجتماعي نيز داراي مراتبي است كه خارج از ميزان آسيب زا بودن اصل سياست، به بستر اجتماعي كه شوك به آن وارد مي شود نيز مرتبط است. زمان نحوه اجراي طرح همراه با اطلاع رساني كارا و هدفمند مي تواند شدت دفعي و واكنش اجتماعي را كاهش دهد. اين واكنش، متفاوت از ديگر بازتاب هاي اجتماعي طرح است. بدين معنا كه طرح دفعتاً يك بازخور تند اجتماعي خواهد داشت كه بي توجهي به مديريت آن مي تواند سطح اعتماد عمومي را كاهش دهد.
از اين رو اجتماع شناسان معتقدند كه شوك هاي اقتصادي و سياسي بايد در بستري از آرامش و سكون در جامعه وارد شود. در اين صورت است كه انتظار مي رود اثر دفعي اجراي طرح قابل كنترل باشد.
بنابراين هشدار داده مي شود در شرايطي كه پيامدهاي شوك هاي قبلي از يك طرف و يك نوع ترس و دلهره و واهمه به هر دليل در پس زمينه اجتماع وجود دارد، اثر شوك جديد با برهم افزايي شوك هاي قبلي چندين برابر مي شود كه مي تواند از حيث سياسي نگران كننده باشد.
بنابراين پرهيز از شتاب زدگي و اطلاع رساني كارا و اجراي تدريجي در اجراي طرح توصيه مي شود.