از فرداي پيروزي انقلا‌ب، تفكري در ايران ظاهر شد مبني بر اينكه ريشه مشكلا‌ت اقتصادي كشور در وجود باندهاي مافيايي اقتصادي نهفته است. اگر آجر، آهن، گوجه‌فرنگي يا مسكن گران مي‌شود، اگر قير، سيمان، لا‌ستيك، شربت سياه‌سرفه كمياب مي‌شود؛ اگر شكاف ميان اغنيا و فقرا هر روز بيشتر مي‌شود؛ اگر همه اقدامات و برنامه‌هاي مسوولا‌ن براي مهار تورم نقش بر آب مي‌شود؛

اگر علي‌رغم درآمدهاي نجومي دولت و چندين برابر شدن اين درآمدها از سر صدقه نفت ظرف سه سال گذشته، خط فقر در جامعه گسترده‌تر شده و به جاي گسترش عدالت اجتماعي؛ ثروتمندان ثروتمندتر شده‌اند و فقرا فقيرتر؛ و در يك كلا‌م اگر به جاي پيشرفت و توسعه اقتصادي ما منظما درجا زده و پسرفت كرده‌ايم، همه اينها به واسطه وجود اين مافياي اقتصادي و باندهاي مخفي قدرت كه از آن پشتيباني مي‌كنند است. هرگاه سخني از وضعيت بد اقتصادي شده، سخني از خراب‌تر شدن وضعيت معيشت اقشار محروم و آسيب‌پذير به ميان آمده و اينكه چرا پيشرفتي حاصل نمي‌شود، اين تفكر مي‌رود به سر وقت يك‌سري شعارهاي رنگ و رو رفته تكراري: اينكه قوه قضاييه به مفسدان و مافياي اقتصادي سخت نمي‌گيرد؛ اينكه برخي از مسوولا‌ن از عزم و اراده جدي براي اين مبارزه برخوردار نيستند؛ اينكه بگير و ببند و زدن و بستن را بايد از دانه‌درشت‌ها شروع كرد؛ اينكه مافيا و مفسدان‌اقتصادي از حمايت برخي از مراكز قدرت برخوردارند؛ اينكه <شهرام جزايري>‌ها دارند ول‌ول مي‌گردند و احتمالا‌ً چرا قوه قضاييه شهرام جزايري را چهارشقه نمي‌كند و هر شقه‌اي را براي عبرت ديگران در يك گوشه تهران آويزان نمي‌كند كه نشان دهد چقدر عزم و اراده مسوولا‌ن براي نبرد با مافياي اقتصادي جدي است؛ چرا نام دانه‌درشت‌ها اعلا‌م نمي‌شود؛ اينكه سرنخ مافياي اقتصادي و مراكز قدرت مرتبط با آن در دست استكبار جهاني و صهيونيسم بين‌الملل است و اين دست ادبيات كه از بس ظرف سه دهه گذشته تكرار شده بچه‌هاي دبستاني هم اينها را حفظ شده‌اند. در اوايل انقلا‌ب اين نگرش طرفداران زيادي داشت. اما به تدريج كه بسياري از مسوولا‌ن با واقعيات و الفباي اقتصادي در عمل آشنا و متوجه شدند كه اقتصاد تابع عدد و رقم و قاعده و قانون است و با شعار و كلي‌گويي و نصيحت و موعظه پيشرفت اقتصادي صورت نمي‌گيرد، از طرفداران آن خيلي كاسته شده است. اما هنوز هم همچنان عده‌اي قرص و محكم پاي اين علم سينه مي‌زنند. من حرفم اين است آنان كه هنوز هم به دنبال اين تفكر هستند، نيت‌شان واقعي است و قلبا به اين حرف‌ها اعتقاد دارند. به عبارت ديگر اين حرف‌ها و شعارها را براي پوپوليسم، تحريك احساسات مردم و وجيه‌المله بودن نزده و قصدشان اين نيست كه با اين ادبيات در هيبت <قهرمان> و <فرشته> در نبرد با اهريمن‌هاي ديوصفت قدرتمند و خطرناك ظاهر شوند بلكه واقعا به اين حرف‌ها اعتقاد دارند. از جمله در خصوص رئيس‌جمهور محترممان نيز مايلم اينگونه بينديشم كه اصرارشان بر اينكه مشكلا‌ت اقتصادي كشور را ناشي از عملكرد باندهاي قدرت وابسته به بيگانه مي‌پندارند، از سر اعتقاد است. آقاي احمدي‌نژاد در آخرين سخنراني‌شان در قم يك بار ديگر اين حرف‌ها و نظرات را تكرار كردند، از جمله در خصوص مسكن، ايشان يك بار ديگر خيلي صريح پاي باندها و مراكز قدرت مافيايي را پيش كشيدند كه در آژانس‌هاي ملكي مشخصي در شمال شهر دور هم جمع مي‌شوند و تصميم مي‌گيرند قيمت مسكن را ببرند بالا‌؛ و البته اين بخشي از توطئه استكبار جهاني عليه دولت ايشان است. از قضاي روزگار همان روز كه ايشان باز مساله مافياي مسكن را به عنوان مسوول گراني مسكن مطرح كردند، گزارش جامع سازمان بازرسي كل كشور درباره علل افزايش قيمت مسكن بيرون آمد. اين گزارش دلا‌يل گراني مسكن را ظرف 3 ساله اخير به تفصيل تحليل نموده است: شكاف بين عرضه و تقاضا؛ بالا‌ رفتن هزينه ساختمان (دستمزد، سيمان، آهن، آجر و...)؛ رشد نقدينگي و... ساير عواملي كه در گزارش سازمان بازرسي آمده. تنها چيزي كه در اين گزارش حتي اشاره‌اي هم به آن نشده اتفاقا همان عاملي است كه آقاي احمدي‌نژاد به آن معتقدند؛ يعني همان داستان مافياي مسكن و عناصر مرموزي كه عصرها در برخي آژانس‌هاي معاملا‌ت املا‌ك در شمال تهران دور هم جمع مي‌شوند و ضمن صرف چاي و قهوه و گذاردن قرار و مدار سونا و جكوزي‌شان، قبل از رفتن تصميم مي‌گيرند كه چه ميزان بر قيمت مسكن در كدام بخش تهران بيفزايند. مگر اينكه بگوييم العياذ بالله سازمان بازرسي هم <بعله.> در يك يادداشت كوتاه نمي‌توان به واهي و نادرست بودن اين نظريه پرداخت. فقط به ذكر اين نكته بسنده نماييم كه موفقيت و پيشرفت‌هاي اقتصادي خيره‌كننده كشورهايي چون تركيه، مالزي، برزيل، آرژانتين، هند، چين، امارات و امثالهم ظرف 2، 3 دهه گذشته فاتحه نظريات توهم توطئه و فرضيات دايي‌جان ناپلئوني مافياي اقتصادي و باندهاي مرموز قدرت را مي‌خواند.

اين كشورها كه بسياري از آنان 3 دهه پيش يا همطراز ايران بودند و يا حتي از ما هم عقب‌تر بودند، نشان دادند كه مافيا و باندهاي قدرت و شهرفرنگ و پادشاه جن‌ها، همه افسانه است و در سايه يك مجموعه برنامه‌ريزي اقتصادي اصولي و منظم مي‌توان از مدار عقب‌ماندگي و توسعه‌نيافتگي خارج شده و بدل به اقتصاد‌هاي موفق شد. كشور تركيه در همسايگي‌مان نه يك پيت نفت دارد نه يك كپسول گاز.

معذلك در پرتو يك برنامه اقتصادي اصولي از زمان مرحوم تورگوت اوزل در اوايل دهه 1360 توانسته امروز بدل به اقتصادي شود كه شانه‌به‌شانه كشورهاي اروپايي نظير اسپانيا و ايتاليا مي‌سايد.

به‌علا‌وه مي‌توان از آقاي احمدي‌نژاد و ساير مدافعان نظريه مافياي اقتصادي پرسيد اگر به راستي اين مافيا وجود دارد چرا در تركيه، ژاپن، آلمان، هند، مالزي، برزيل و كشورهاي ديگر نمي‌تواند دست به فساد و تباهي بزند اما در كشور ما موفق است؟ مي‌توان از آقاي احمدي‌نژاد و همفكرانشان پرسيد كه چرا قوه قضاييه در كشورهاي ديگر مجبور نيست با مافياي اقتصادي و شهرام جزايري مبارزه كرده و آنان را گرفتار نموده و به‌سزاي اعمالشان برساند، اما در ايران علي‌الدوام اين قوه زير انتقاد قرار دارد كه چرا نمي‌گيرد، نمي‌برد و نمي‌بندد كه جناب احمدي‌نژاد، شهرام جزايري و شهرام جزايري‌ها، آن آقايي كه جلوي واردات سيگار را گرفته، يا آن خانمي كه واردات آهن را در انحصار دارد، آن آقازاده‌اي كه قند و شكر دستش است يا آن يكي كه نفت مي‌فروشد، هيچكدام اينها علت بدبختي اقتصادي ايران نيستند بلكه همه آنها معلول اقتصاد بدبخت ايران هستند. اينها همه معلول يا محصول اقتصاد فاسد، ورشكسته، بيمار و درمانده دولتي ايران هستند. خاك اقتصادي آلمان، هند، ژاپن، تركيه يا آرژانتين براي پرورش شهرام جزايري‌ها مساعد نيست و آنان در اين كشورها نمي‌رويند اما خاك اقتصاد دولتي ما مناسب رويش علف‌هاي هرزه و اينگونه بيماري‌ها است. مادام كه شما به جاي مبارزه با علت- كه اقتصاد دولتي ايران است- به‌دنبال معلول- مافياي اقتصادي، باندهاي قدرت، دست‌هاي نامرئي، ستون پنجم، دشمن، عوامل وابسته به استكبار جهاني و ساير اين دست موجودات مرئي و نامرئي- هستيد، همچنان كه ظرف 3 دهه گذشته بوده‌ايم، اين قافله تا به حشر لنگ خواهد ماند.